فرهنگ و ادب > کتاب و ادبیات

تأملات برنده جایزه نوبل درباره ادبیات، تاریخ استعمار و مهاجرت


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ناسیونال، عبدالرزاق قورنه، نویسنده بریتانیایی-تانزانیایی با برنده شدن جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۱ لحظه‌ای جدید را در تاریخ ادبی آفریقا رقم زد. وی در دهه چهارم فعالیت خود به عنوان راوی تحسین‌شده و روح‌انگیز زندگی آفریقایی‌ها، این جایزه معتبر را با حدود یک میلیون دلار جایزه نقدی، به عنوان تأییدی بر این موضوع می‌داند که هنر او شنیده شد، حتی اگر کتاب‌هایش پرفروش نبودند.

قورنه ۷۶ ساله که ماه پیش در جشنواره ادبیات امارات حضور یافته بود، می‌گوید: باید در نظر داشته باشید که اغلب اوقات این جوایز در پایان مسیر کاری افراد به آنها اهدا می‌شود و معمولاً برای قدردانی از کار یک عمر است، به این معنی که تا آن زمان شما به خوبی در راه انجام کارها آماده شده‌اید. بنابراین تایید شدن چیز فوق‌العاده‌ای است، اما هنوز باید بنشینی و کار را همانطور که تا آن زمانی انجام می‌دادی، انجام دهی. نمی‌شود که به کامپیوترت بگویی می‌دانی من برنده جایزه نوبل هستم؟

با این حال کتابفروشی‌ها به یقین مسیری برای تبلیغ دستاوردهای چنین نویسنده‌ای خواهند بود و این امری است که دنیای پویای ادبیات آفریقا امروز بسیار به آن نیاز دارد. قورنه می‌گوید کسب نوبل موجب شد بسیاری از کتابفروشی‌ها غافلگیر شوند و حتی برخی از کتاب‌فروشی‌ها در بریتانیا ۳ هفته زمان برد تا با تقاضای خرید آثار مهم وی مانند «بهشت» و جدیدترین کتابش «زندگی پس از مرگ» مواجه شوند.

قورنه در کتاب «زندگی پس از مرگ» که یک سال قبل از برنده شدن جایزه نوبل منتشر و تقریباً با سکوت روبه‌رو شد، درباره دوره کمتر شناخته شده حکومت استعماری آلمان در شرق آفریقا در اوایل قرن بیستم پرداخته و زندگی آن دوران کشورهایی که اکنون به عنوان تانزانیا، رواندا و بوروندی شناخته می‌شوند را ارائه می‌کند.

داستان این کتاب درباره ۳ فرد بومی است که در دل آشفتگی در دهکده ساحلی کوچک سواحیلی زندگی می‌کنند: ایلاس توسط سربازان آلمانی ربوده شده و به زور به خدمت سربازی رفته است، خواهرش افیه که در غیاب او یک عمر بندگی را تحمل می‌کند و حمزه که از تجربیاتش به عنوان سرباز وظیفه در طول جنگ جهانی اول او را نابود کرده است. این زندگی‌ها در هم تنیده شده‌اند تا داستانی نه تنها از زندگی به عنوان فقط بقا تحت حاکمیت استعمار، بلکه از برخی زخم‌های عاطفی پایدار که هنوز در بسیاری از کشورهای مستقل آفریقایی امروز به جا مانده‌اند، بگوید.

قورنه که استاد سابق ادبیات انگلیسی و پسااستعماری در دانشگاه کنت است، می‌گوید که تاریخ حضور سه دهه‌ای آلمان در آفریقا به‌دلیل کوتاه بودن آن، علیرغم بسیار وحشیانه بودنش، در کل کمتر مورد بحث قرار گرفته است. وی می‌گوید ماهیت استعمار بسته به دوره زمانی و مدت زمان حضورش متفاوت بود و استعمار آلمان در آفریقا، که بیشترش در قرن نوزدهم رخ داد، در دوره‌ای بود که آن‌ها چنان به برتری فنی و نظامی خود اطمینان داشتند که در مقایسه با حضور انگلیسی‌ها در هند مقایسه که استعمارگردان مجبور بودند مذاکره کنند، معامله انجام دهند و تجارت کنند… تقاضاهای متفاوتی وجود داشت و آلمانی‌ها بیشتر بر تهاجم متمرکز بودند.

تأملات برنده جایزه نوبل درباره ادبیات، تاریخ استعمار و مهاجرت

نویسنده برنده نوبل ادبیات به پیامدهای این تجربیات در تمام رمان‌هایش پرداخته است و در بیشتر موارد سفر پناهندگانی را زیر ذره‌بین برده که تلاش دارند تا زندگی خود را خارج از کشور بازسازی کنند. در رمان «کنار دریا» (۲۰۰۱)، داستان درباره تاجر سابق زنگباری است که در پیچیدگی‌های سیستم پناهندگی بریتانیا گم می‌شود و در «راه زائران» (۱۹۸۸) داستان یک مهاجر تانزانیایی در انگلیس روایت می‌شود که با نژادپرستی و انزوا دست‌وپنجه نرم می‌کند و در عین حال می‌خواهد زندگی جدیدی بسازد.

قورنه معتقد است نباید سفر هر مهاجر به عنوان پیروزی بر ناملایمات تصویر شود چون این مسیر همانقدر که به عزم راسخ فرد بستگی دارد، به شانس هم متکی است. یکی دیگر از موضوع‌های مورد علاقه وی درباره پناهندگان، توانایی آنها طی چند سال برای بازسازی زندگی جدید در جاهای دیگر است. فرزندان آنها به مدرسه می‌روند و آنها به موفقیت می‌رسند و به کشورهایی که در آنها ساکن می‌شوند کمک می کنند و او باور دارد که در این مسیر اگر خوش شانس نباشید، تراژدی به بدبختی تبدیل می‌شود.

وی تاکید دارد برای اینکه این داستان‌های عمیقاً انسانی از دوره‌های تاریخی غالباً تیره و تار به روایتی گیرا بدل شوند که واقعیت را منعکس کنند، لازم است تا با همان دقتی که خود فرآیند مورد تحقیق قرار می‌گیرد، بررسی شود. او می‌گوید: هر یک از این‌ها یک کار هستند و در عین حال فعالیتی متفاوت هستند که مرا درگیر می‌کنند. به یقین در این مسیر همپوشانی‌هایی وجود دارد، اما لذت‌های متفاوتی هست؛ کار آکادمیک فقط پرزحمت نیست بلکه محققان از توسعه استدلال‌ها و ایده‌ها لذت می‌برند.

قورنه با اشاره به نویسنده نیجریه‌ای چیگوزی اوبیوما که با رمان «ارکستر اقلیت‌ها» فینالیست جایزه بوکر شد، اوج رو به رشد ادبیات آفریقا را گواهی بر نویسندگان بیشتری از این قاره می‌داند که داستان‌هایی را می‌گویند که باید آنها را خواند.

وی می‌گوید: فکر می‌کنم دلیل اینکه ما شاهد انتشار کتاب‌های بیشتری هستیم، خیریه نیست؛ به این دلیل است که محصول خوب است. خوانندگان و کتابفروشی‌ها از روی مهربانی از ادبیات آفریقا حمایت نمی‌کنند؛ این کار را انجام می‌دهند زیرا این داستان‌ها قانع کننده و تاثیرگذار هستند. عامل دیگری نیز در بازی وجود دارد – هر پدیده‌ای که این تغییر را به وجود آورده است، خواه افزایش سفر، مهاجرت یا تعامل گسترده‌تر جهانی باشد، نوشته‌های آفریقایی امروز رنگ و بویی این جهانی دارند و مخاطبان بیشتر با آنها ارتباط برقرار می‌کنند.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا